پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

بین


آدمی به عشق کارهای نکرده اش زنده است.

ما هنوز یک عکس دو نفره ی درست و حسابی با هم نگرفته بودیم...



نظرات 5 + ارسال نظر
باران چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 23:54

خب پس همین می شه دلیلی برا زنده بودن

دوشیزه (متولد اسفند) سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:42 http://avirgin.blogfa.com

ما هنوز یک عکس دو نفره ی درست و حسابی با هم نگرفته بودیم...


اگه رفته باشه و دیگه بر نگرده چی؟ بازم امید به عشق کارهای نکرده ....؟

مرضیه یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:06

سلام آقا پیشول خوبی؟
یادمه شما پارسال یه سر رفتی هند و دانشگاه هاشو دیدی و اینا . چی شد که نرفتی؟
آخه من می خوام اقدام کنم واسه کارشناسی ارشد کامپیوتر برم هند .می خواستم بدونم شما که رفتی اونجا از نزدیک دیدی مشکلی بوده؟ بد بوده؟ پس چرا خودتون هنوز اینجایید؟

paria دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 18:06

salam , che khabar az jashnvareh?

paria پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 17:56

javayez ro ham dadano darigh az yek gozareshe pisholi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد