تا حالا تام هنکس رو به اندازه فیلم ترمینالش دوست نداشتم. توی این فیلم خیلی خیلی واقعیه.
وقتی
که به هرکی می رسه خودش رو کامل معرفی می کنه و میگه از کجا اومده, بدون
توجه به اینکه اونجا امریکاست و خیلی از مردم تا حالا اسم " کارکوزیا" هم
به گوششون نخورده و اصلا نمی دونن همچین کشوری هم وجود داره. در عین حال
که یه شخصیت ساده داره ولی احمق هم نیست ( تازه یه جاهایی یه زرنگیهایی هم
میکنه). تلاشش برای انگلیسی یاد گرفتن هم جالبه.
یکی از نکته های قشنگ
فیلم تکرار شدن اصطلاح "منتظر شدن "ه که در واقع محور فیلم هم همینه. در
یک فرودگاه همه منتظرند. جالبه که این انتظار کشیدنشون اصلا آزار دهنده و
عصبی کننده نیست. همه در کمال آرامش انتظار می کشن و اتفاقا همشون هم به
چیزی که منتظرش بودن میرسن.
پ ن : جدیدا وقتی چشمم به سریالهای کانال farsi1 میخوره پیش خودم میگم احتمالا یه نفر آشنا مدیر برنامه های این شبکه هستش.
سلام
خواستم بگم اون جمله ایی که نوشته بودی چندپست قبل
گاهی بی تفاوتی عمیق رو به اشتباه صبروتحمل زیاد تعبیر می کنیم
واقعا جالب بود