پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

اورنگ

.
از تخیل قابل باور لاست خوشم اومد. تخیلی که آزارت نمیده و بیشتر مواقع سعی در جذب کردن حس خواستنت میشه. هرچند هنوز شروع به دیدن سیزن 5 نکردم اما تا اینجای داستان از من یه بیننده نسبتا راضی از خودش ساخته.
هرچقدر که تو این دنیای کنونی پیشرفت میکنیم احساس میکنم جامون داره تنگ تر میشه. نفس کشیدنم سخت میشه. خوشیها رنگهاشون زود به زود عوض میشه و شاید تا چند سال دیگه برای پیدا کردن یه خوشی مجبور به انجام کارهای غیرعادی بشیم. 
نزدیک شدن به نیمه راه* چندان برام جذاب نیست. البته نیمه راه در حالت ایده آلش !! 
مدتهاست طعم حرفهام مزه گس میده و مثل خورمالو حالت خوشایندی نداره اما تغییر از نوع بنیادی باعث این حالت شده. 
پ ن : * = زندگی
پ ن : دنیا کوچیکه دارم حسش میکنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
رز چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 13:47 http://roz_e_sokhte.persianblog.ir/

سلام
از قسمت های آخرش خوشم نیومد.خیلی تخیلی شد.مثل اول جذابیت نداره

امیدوارم تو سیزن ۶ بتونن خوب جمع کنند.

صوووورتی چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 19:52

لازم به یاد آوری نیست که لاست منو تا کجا برد و من چقدر به شخصیت های داستان ارادت خاصی دارم دیگه؟! هان؟!:دی
دور از شوخی، از اینکه یه داستان تخیلی انقدر خوب ساخته شده که تو زیاد حسش نکنی و برات یه مقوله ی واقعی جلوه بکته خوشم اومد!

لاست را لااااااااااااو :دی

najma یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:32

پیشول جان، توصیه میکنم شدید ا و سریعا و هر چه زودتر سیزن5 رو شروع کنی!! وللی خوب بعدش مث من تو کف 6 میمونیو باید تا دی صبر کنی...

شروع کردم
تقریبا داره تموم میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد