پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

شب بارونی !


فکر کنید تو یه شب بارونی دارید با ماشینتون میرین خونه ! میرسین به ایستگاه اتوبوس که 3 نفر اونجا منتظر اتوبوس هستند!


یه پیرزن بیمار !

یکی از بهترین دوستان قدیمیتون

و دختری که سالهاست آرزوی رسیدن بهش رو داشتید رو یهو اینجا میبینینش.


اجازه دارین فقط یه  نفر رو سوار کنید شما بودی کدومو سوار میکردی؟؟؟


هرکی قبلا این سوال رو دیده و جوابشو میدونه نگه !


اونهایی که برای بار اول این سوال رو میبینن جواب بدن !

 

 

پ ن : ...

نظرات 9 + ارسال نظر
برفی پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:09

چکار سختی. من فکر کردم اول پیرزن ولی دیدم نه من خراب رفیقم. بعد از کلی ماچ و بغل و حال و احوال ماشین رو میدم رفیقم پیرزن رو برسونه. و برگرده بیاد پیشم.
بعد من میمونم و اون دختره. ولی من که لز نیستم! پس من میمونم تو ایستگاه اتوبوس با اون دختره تا اتوبوس بیاد. اون بره .
میگم بجای اون دختره بنویس یه نفر که اقلا این سوالات مردونه نباشه یه موقع دیدی منم خواستم جواب بدم خوب :)

درست گفتی خانوم ۲۰ !!!

برفی پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:15

پسرم زدی تو خط سوالات اندیشمندانه !
بابت گل شیفته هم من اولین بار که توی جشنواره رفتم درخت گلابی رو ببینم تو اون فیلم دیدمش .اونجا با وجودی که کم سن هم بود شدید خوشم اومد ازین بچه. و بزرگتر هم که شد خوب فیلماشو دنبال میکردم البته فیلم میم مثل مادرشو ندیدم چون حال و حوصله ی فیلمای اعصاب خوردکن ندارم.
الانم که رفته اونجا همچنان زیبا ولی من اصلا لباسش بدلم نشست. سادگی خوبه ولی اینکه ادم کجا چی بپوشه هم مهمه. این لباس بیشتر به لباس راحتی تو خونه شبیهه تا لباسی که ادم برای فرش قرمز بپوشه.
روز تو هم مبارک :::)

گفتیم این یه کار مثبت انجام بدیم. یکم قوه فکری خوانندگانمون رو اندازه بگیریم.

منم میم مثل مادر رو ندیدم. با این حرفت کاملا موافقم. این که کار خودشو کرده بهتر بود یه کم جینگیلی تر ظاهر میشد. هرجند بازم میگم از ارزشهاش به هیچ عنوان کم نشده.

همه ما روزگاری تو این روز ذوق و شوق داشتیم. (چشمک)

مریم گلی پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 15:11

پیرزن که عمرا سوار کنم دوستم هم یه تعارف می زنم زیاد اصرار نمی کنم.

عجب بی انصافی (خنده)
پس میرین حاج آقا رو سوار میکنین د برو که رفتی آره؟؟؟

برفی جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:26

جواب سوال من کوش پس؟ بازیگوشی کردی بچه جون جواب سوالم گم شد؟ :(

محفوظ است !

صوورتی جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:39

من که دخترم و اون سومی عیبه!!:دی
بعدم اینکه می خواستم بگم دوستم دیدم اون پیر زنه طفلی تره!
بعد اما خب دوستمم گناه داره!
شرمنده! من قانون بازی رو به هم می زنم و جفتی رو سوار می کنم!!

بله خوب اینم نظری بود !!!

مهدی جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 13:27 http://gentleman.coom.ir

سلام پیشول
خب معلومه دختر رو

مرسی مهدی جان

ای ....

یاسمن جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 17:40 http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com/

فکر کنم ماشینو بدم به دوستم که پیرزنه رو ببره خودمم با اون که سالها ارزوشو داشتم دربست بگیریم بریم کافی شاپ!

گل گفتی خانوم ۲۰ !!!

پونه جمعه 19 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 22:53

هان من از ماشین پیاده میشم ماشینو میدم به دوست صمیمیم که پیرزن رو برسونه بیمارستان بعدش خودم خیلی رمانتیک با اون دختره توی بارون زیر یک چتر می رم خونه

البته من اینو از زبونه تو گفتمااااا

۲۰ خانوم !!!

الی شنبه 20 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 http://elhamjeegar.blogfa.com

اصلا هیچ کدوم سوار نمیشیم

چه قدر سخاوتمند !!! (خنده)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد