سلام
اول از همه عکسی که در کنار مشاهده می نمائید برای آزمون Ielts گرفته شده. بله دیگه کم کم باید به فکر امتحان باشیم و یه جورایی از این مملکت گل و بلبل بگذاریم و تشریفمان را ببریم.
از تمامی عزیزانی که ساعت ۴ ۴:۱۰ ۴:۲۰ و ۸:۰۰ تماس گرفته و ما را برای سفر بیدار نمودند کمال تشکر را داریم. خدا عمرتون بده به خدا. خیلی حال داد مخصوصا که خواب آلوووو یهو میدیدی صدا موبایل میاد زود سایلنت (معنی واژگان فارسیش سکوت میشه؟) می کردیم تا کسی از اهل خانه یه وقت بیدار نشوند. اما جدا دست همگی درد نکنه.
ساعت ۴:۱۵ زدم بیرون. شهر در امن و امان و راه افتادم کنار خیابون به نیت ترمز ماشینی براری مقصدی معلوم !!! اما دریغ از یه تاکسی یا سواری هر چه بود ماشین آشغالی بود و رفتگران گرام در حال نظافت. خدا عمرشون بده واقعا اون موقع شب سحر صبح که داشتند این شهر شیکان پیکانمان را تطهیر می کردند.
بالاخره ساعت ۴:۵۰ رسیدم سر قراری که با دوستم گذاشته بودم برای رفتن. گازشو گرفتیم تا زنجوون. جاتون خالی عجب هوای خنکی بود.
ساعت ۸ رسیدیم به شهر شهیدپرور زنجوون. به محض دادن عوارضی لهجمون برگشت! با این رفیق شفیق مسخره بازی درآوردیم تا خود یووونی.
رفتیم امور فارغ التحصیلان و پرونده ها رو گرفتیم و متصدی گفت گواهی موقت شما پیش گروهه. باید از اونجا بگیری. به این رفیقمونم گفت اصلا گواهی نیوردی شما!!
رفتیم گروه گروه هیچکس نیست. کجان؟ سالن امتحانات دارند امتحان میگیرند. بدو سالن ورزش جناب آقای نج... به به سلام آقای پیشول حال شما به به آقای نج.. با زحمتهای ما.... اومدم مدرک موقت ببرم اصل بیارم! پیش ما نیست!!! پیش اتاق بغلیمونه الانم متصدیش اونور سالنه.
بدوووو اونور سالن.
سلام سلام آقای چیز.... بله بفرمائین آقای نج.. گفتن مدرکم دست شماس. الان امتحانه ساعت ۱:۰۰ !!!! آقای چیز... ما ۵ ساعت اینجا چه گلی بر سر بگیریم؟ من نمی تونم جلسه رو ترک کنم!!! مگه امتحانه آخرته؟؟؟؟ شرمنده!
رفیق شفیق: من دارم میرم!! باید زود برگردم تهران برم یونی اونجا مدرک بگیرم! من : اکی! خداحافظ.....
تا ساعت ۱:۳۰ دم در سماغ مکیدیم و چشممان به در خشک شد! نیامد. رفتیم سالن.
آقای چیز... ساعت ۱:۳۰ شده شرمنده الان امتحان دوباره داره شروع میشه ساعت ۴ ایشالله! من : جااااااااان؟؟
باشه الان میام!
رو که نبود باید یه جوری روشو کم میکردم. می خواستم برم پیش رئیس یونی که گفت دارم میام.
با هم راه افتادیم سمت دفتر. بفرمائین اینم برگه! ۲ دقیقه نشد! کلی حرص خوردم و گفتم لاقل با این بچه ها که از شهرستان میان یکم راه بیاین این کار ۲ دقیقه نبود. گفت شرمنده به خدا دیدید که نمی تونستم بیام.
گواهی رو گرفتم و زدم بیرون. هزار لعنت فرستادم به کل پرسنل مزخرفی لایک هیم!
رفتم میدون هنرستان و منتظر شدم تا سمند پر شد. تخت گرفتم خوابیدم تا تهران خنکی هوای داخل ماشین هم مزید بر علت شد تا فقط بخوابی!
۹۰۰۰۰ ریال با یه ۲۰۰۰۰ ریال برای عوارض دانشنامه کارشناسی آب می خوره. البته برای یه برگ کاغذ !!!
خسته ام شدید ایشالله دعا کنید فردا کارهام به خوبی انجام شه. چون چند تا کار مهم دارم که خدا کنه فردا همه به خوبی و خوشی بگذره!
پ ن : خدا هیچ آدمی رو محتاج نااهل جماعت نکنه!
یاد ازمنه قدیم انداختی منو
البته من گواهی رو که گرفتم یه حال گیری اساسی از حراست کردم بعد زدم بیرون
سلام پوروچیست خانوم
پارسال همشهری امسال هیچی
من اونقدر گرفتار بودم که فرصت نشد برم امضاها رو بگیرم. همه رو یکی از دوستام برام گرفت.
آقر بخیر ... کجا ایشالا ... داری میری دیار غربت ؟؟؟




شیرینیت کوش ؟؟؟ چرا سفسته میکنی مدرک مدرکه دیگه حالا هر اسمی که داره ...
سوغاتی هم که نیووردی ... ولی خداییش عجب مسئولان بی خودی داره این زایشگاتون
بله اگه خدا بخواد
اما فعلا برای تحصیل
والا سوغاتی زنجان حز چاقو چیز دیگه ای که نیست چاقو هم که کلا خطرناکه (شیطونک)
وبلاگ جالبیه
همیشه شاد باشین
ممنون ندا جان
شانس آوردی از اون تیکه جستی
آره خدائیش !!!
این دانشگاه آزاد کلا سرطانه
مخصوصا این پروسه مدرک دادنش
نگوو که دلم خونه
سلام
مبارک باشه مدرکتون
منم دارم زبان می خونم ایشالله زود از اینجا خلاص شین
ممنون کیا جان
موفق باشی و پرتلاش
انشا اله که همه کارها درست میشه!!!
انشالله خدا از دهنت بشنوه نرجس جون
بابا خوشتیپ
میگم پیشول خیلی وقته از رازهات رو نکردی یکم بنویس
مشتاقانه سراپا گوشیم
از پیشولک چه خبر؟
این امتحان زبان خودش راز بید دیگه
باید حالش خوب باشه (چشمک)
رفتن بهتر از ماندن
ماندن بدتر از رفتن
کاملا موافقم
پشت سر مسافر گریه شگوم نداره ....... ...... عزیز رفته سفر کی برمیگردی ... .... .... سفر کردم که از عشقت جدا شم .... .... ... بیا با هم بریم سفر دبی دبی ....
هرچی سفر دار بلد بودم برات خوندم حالشو ببر
سفر خوبه اما به شرطی که همسفرت کنارت باشه و ۲نفری کلی حالشو ببرین
والا تنهایی و تو این گرمای طاقت فرسا اصلا کار عاقلانه و خوشایندی نمی باشد.
سلام آقا پیشول
بابا من هر روز بهت سر میزنم اما نظر نمیدم والاااااا
وبلاگمم می خوام تعطیل کنم چون دیگه حرفی نیست
تو هم رفتنی شدی؟
ای بابا
چی بگم والا موفق باشی آقا پیشول
سلام پونه جان
چرا می خوای تعطیل کنی؟ واسه چی؟؟؟
همه رفتنی هستند. باید رفت دیگه مگه نه؟؟؟
ممنون
خوب بی همسفر نرو ... نمی تونی همسفرتو هم ببری ؟؟؟
آهااااااااا الی جان به نکته کلیدی اشاره فرمودی که باید بگم این یه رااااااااز بید !!!
سلام آقای پیشول دوست داشتنی
من یه سوال تخصصی داشتم . اقا مهدی من دانشجوی سال اول کارشناسی نا پیوسته کامپیوتر هستم.یعنی قبلا کاردانی بودم که واقعا یعنی هیچی!حالا میخوام شروع کنم خودم با کتاب و اینا تو خونه یه چیزی یاد بگیرم.میشه تو زمینه طراحی وب و یا برنامه نویسی بگید چی اساسی تره و بهتره تخصوصمو تو اوون بالا ببرم؟البته به برنامه نویسی خیلی علاقه ندارم اگه میشه تو زمینه طراحی وب باشه و جنبه گرافیکیش بیشتر باشه!راستی یه جوری هم باشه که خودم با کتاب و سی دی اموزشی بتونم کار کنم.کلا یه سری راهنمایی لطف کنید.بقول خودتون ممنونم تپل تپلللللللللل .چقدر حرف زدما.مرسییییییییییییییییییی
به زودی جواب شما رو در یک پ ن قرار می دهم