ساعت ۱۱ بود از هتل راه افتادیم سمت کارخونه. حس دوران ابتدایی رو داشتم که اردوی علمی می بردنمون. بعد از گذر از چند خیابون وارد جنوبی ترین قسمت شهر شدیم. راننده بعد از یه جلو عقب کردن وارد محوطه کارخونه شد.
بنای قدیمی ساختمان که بوی گوگرد از همون درب ورودیش به استشمام می رسید نشانگر قدمت ۹۰ ساله می داد. بله ۹۰ سال قدمت در تولید کبریت.
وارد اتاقی شدیم که از قبل برای مهمونهایی که ما باشیم تدارک دیده بودند. ۲ تا دستگاه یکی ساخت مهندسین خودمون یکی ساخت خارج داخل اتاق بود. بعد از توضیح پسر آقای توکلی که الان مدیر عامل کارخونه بود. رفتیم سراغ دستگاه ها برای شرح کار. تا به اون روز فکر می کردم این کبریتها به راحتی تولید میشه اما اون روز متوجه شدم نه همچین راحت هم نیست. در تمام قسمتهای کار خلاقیت به چشم می خورد. جالبیه ماجرا در این بود که مهندس های خودمون یک نمونه کاملا مشابه از دستگاههای خارجی رو ساخته بودند. و کارش دقیقا به همون کیفیت خارجی بود.
بعد از پذیرایی وارد قسمت اصلی کارخونه شدیم. از ورقه کردن تنه درختها گرفته تا ساخت کارتن کبریتها همه در یه محوطه ۱۵۰۰ متری انجام می شد. تنه درختها رو به کنده گیر وصل می کردند و با سرعت کنده می چرخید و از طرف دیگه به صورت ورق میومد بیرون. بعد ۱۵ ۲۰ تا از ورقه های چوب رو با هم داخل یه دستگاه می بردند که به صورت گیوتین شروع می کرد به برش ورقه ها به صورت خلال خلال. بعد از اون خلال ها وارد دستگاهی میشد که هر خلال داخل سوراخی قرار می گرفت تا برای گوگرد زنی آماده شه. به صورت شکلی که در پائین می بینید. طول نوارها به اندازه ۲۵ دقیقه بود تا گوگردها خشک بشن. بعد توسط یه دستگاه کاملا مکانیزه کبریتها داخل چعبه ها قرار می گرفت و برای بسته بندی آماده می شد.
توی این کارخونه اولین ژنراتور برق ایران هم وجود داشت که به قول صاحب کارخونه اون زمان ۸ تا از این ژنراتورها برق تبریز رو تامین می کرد. بزرگترین جراثقیل اون زمان یک تن بار رو می تونست بلند کنه. برای انتقال ژنراتور به داخل کارخونه مجبور شدند زمین محوطه کارخونه رو بکنند و کامیون بره داخلش بعد ۲۵۰ نفر این غول آهنی رو با دستهاشون بکشن و ببرند داخل کارخونه. رضا زاده اون موقع طرحشم ریخته نشده بود !!!
تمام کارها از ابتدا تا به انتها برای ساخت یه قوطی کبریت در حدود ۱ ساعت انجام میشد. باور نکردنیه واقعا !!!
توی راه برگشت داشتم به همین قوطی کبریت فکر می کردم که کشور ما بر اساس آخرین سرشماری حدود 70 میلیون جمعیت داره، این کبریت تو هر خونه ایرانی مصلما پیدا میشه چون یه کالای 100 درصد مصرفیه. نشستم و با ماشین حساب موبایل شروع کردم به محاسبه. البته همه این اعداد تقریبی در نظر گرفته شده.
فرض رو بر این بگیریم که خانوار ما همه ۵ نفره باشند. پس تعداد خونه هایی که این 70 میلیون نفر توش جا میشن طبق محاسبه من میشه 14 میلیون خونه.
اگه تو هر خونه یه جعبه کبریت کوچولو باشه پس کلاً 14 میلیون جعبه کبریت داریم که در حال مصرف هستن.
توی هر جعبه کبریت تقریباً حدود 40 عدد چوب کبریت هست.
اگه فرض کنیم از هر جعبه کبریت در هر روز فقط یک عدد چوب کبریت مصرف بشه،نتیجه این میشه که ما هر 40 روز به یک قوطی کبریت نیاز داریم.
تعداد روزهای سال 365 تاست و تقسیم بر 40 میشه تقریباً 9.
پس هر خونه در سال به 9 قوطی کبریت نیاز داره که مسلماً خیلی بیشتر از این نیاز داره،اما ما رقم مصرف رو تا آخرین حد ممکن پایین فرض میکنیم.
در نتیجه 14 میلیون خونه در سال جمعاً به 126 میلیون قوطی کبریت نیاز داره.
فکر کنم قیمت هر قوطی کبریت در شرایط امروزی حدود 25 تومان باشه.
پس هزینه کل کبریت مصرفی کشور میشه رقمی در حدود 3150000000 تومان.
میشه 3 میلیارد و 150 میلیون تومان.
هزینه یکسال مصرف کبریت کشور! باور کنید این هزینه بیشتر از این رقم میشه.
حالا فکرشون بکنید هزینه 90 سال مصرف کبریت کشور چقدر میشه؟
حالا بشینید بگید این روزا فندک اومده و کبریت از مد رفته،خود شما بارها بخاطر اینکه فندکتون خراب شده به کبریت پناه آوردین. ما که سیگاری نبیدیم اما دیدیم دست مردم.
بگردید آمار پرتقال فروش رو بگیرید.
این پولا فقط درآمد از راه کبریت فروشی بوده.
مطمئنن این درامدها تو این 90 سال خیلی جاها سرمایه گذاری شده که سود بیشتری داشته.
من که مخم داره سوت میکشه.
میدونم که این افراد خیلی قدرتمند هستن.میدونم اونقدر قدرت دارن که حتی میتونن تو سیاست گذاری کشورمون تاثیر گذار باشن.
به این میگن یه تجارت خاموش!
حالا یه چیز دیگه بگم بیشتر مختون سوت بکشه،
قویترین ابزار تبلیغاتی کشور تو دستای آقای توکلیه.حتی از تلویزیون،رادیو،اینترنت و سایت کلوب هم قویتره و میتونه چندین برابر درآمد فروش کبریت رو از راه تبلیغات در بیاره.
چرا؟
چون این کبریت یه جسم فیزیکیه سبکه که میتونه تو دستای شما قرار بگیره و دائم تو جیبتون باشه و شما میتونید تبلیغات رنگ و وارنگی رو که پشت این جعبه کاغذی چاپ میشه همیشه همراه خودتون داشته باشید.
خیلی از آدمها رو دیدم که حتی کلکسیون این جعبه ها رو دارند و از این کار لذت می برند. من خودم یه زمانی می خواستم شروع کنم به جمع کردن این جعبه ها حتی خارجیش اما نمی دونم چی شد رفتم سراغ تمبر !!!
پ ن : هوس کرده بودم یه دونه از اون کبریتهای بالا رو روشن کنم !!!
پ ن : کسی پایه هست بریم یه کارخونه از اینا بزنیم؟؟؟؟؟؟
من پایم!!!
پس شما هم آره (خنده)
اگه اینقدر که شما میگی فروش داره من از حالا پایم به جان خودم اصلاْفکرشو هم نمیکردم اینقدر پول ساز باشه ... چقدر قشنگ بود این عکسا چقدر جالب بود ... اصلاْفکرشو نمی کردم تولید این یه مثقال کبریت اینقدر زحمت داشته باشه .... واقعاْدستت درد نکنه با این گزارش تصویریت الهی از طرف شرکت بفرستنت دوره دنیا
والا ما که توش پول دیدیم. اونم به وفور
وایستا ببینیم بازم شریک پیدا میشه بعدش آستینامونو بزنیم بالا.
البته در بین شرکا دودکش نباید داشته باشیم که دودمانمون رو به باد میده
شما چرا حداقل جواب سلامهای منو نمیدین
خب یه بار بیا بگو نوشته هات تو فاز من نیست وخیلی بی کلاس مینویسی تادیگه دمم رو بذارم رو کولم و برم پی کارم
تربچه جان سئوالی ندیدم؟؟؟
کامنتت نیومده !
وای چه جای باحالی رفتی و چه عکسای با حالتری گذاشتی. من تو عمرم ندیده بودم کبریت تو کارخونه چجوری اماده میشه.
بعدشم خدایی عجب تجارتی!!!!!!!!! بریم تو کارش :::)
برفی جان تولید تو ایران اغلب دردسره اما در حاشیه تولید فعالیت کردنه که سود کلونی توش خوابیده بی دردسر !
بسی شاد شدیم که سومین شریک هم یافت شدند.
جدی انگذه کار داره؟!!! بابااااااااا خیلی کار داره که!
البته تمام کارش مکانیزه می باشد.
ببین صورتی جان مدیر عامل شدن کار پر زحمتیه. به هر حال شما باید به تفریحات سالم هم بپردازی.
آخه یه فکری به حال منم بکن خانوم.
۴ سال یه مدیر خانوم داشتم. امسال تازه دارم نفس می کشم.
البته از این که یه خانوم مدیر باشه هیچ واهمه ای نیست. کل کار با خانوما روحیه بخشه !!!!
پیشول جان بابا این آقایه توکلی احیانا پسره دمه بخت که به سن و سال منم بخوره نداشت من یه سامونی به زندگیش بدم
الی برو آب بکش !!! نوه توکلی شاید به گروه سنی شما بخوره (خنده)
بیخود نیست شم اقتصادی خانوما خوب کار می کنه !!!
چقدر عکس جالبی بود تا حالا اینهمه کبریت ندیده بودم...
منم همینطور
جون میده برای ۴شنبه صوری
موفق باشید
شما هم همینطور
نه بابا من که دنبال پول نیستم




اصلاْنخواستیم
حالا چرا میزنی
همین شماهایین که نمیزارین جوون هایه مملکت سر و سامان بگیرن دیگه
باشه باشه شاکی نشو دیگه حرفشو هم نمیزنم
انسان در هر شرایطی دنبال پوله
این یه چیز طبیعیه
ما دست بزنیم نداریم به خدا
برعکس این مملکت به جوونایی مثل شما نیازمنده
خوابمان برد اما هم اکنون آپ شد
به کبریت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا مرجی؟؟؟