پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

پیشول و رازهایش

من این حروف نوشتم,چنان که غیر ندانست ؛ تو هم ز روی عنایت, چنان بخوان که تو دانی

پیشول سوومی رو بوس کن !

فکر کنم کلمه دختر همسایه به گوش همه آقایون آشناس.   شاید ۹۹٪ اولین بوسه ها از همین دختر همسایه گرفته شده باشه. اون ۱٪ هم برای اون افرادیه که تو درو همسایه اشون دختری وجود نداشته

یاد اون دوران بیافتین که بابا مامانه میگفت پیشوول  سوومیو ببوس مامان. سوومی جان پیشوول کوو؟؟؟ بوسش کن بابا.

بعضی از این مامان باباها به این جمله ها اکتفا نمی کنن. مدرک جرمم میخوان جمع کنن. زرتی این دوربین و میارن و شکار لحظه ها هم میکنن.

 

عکسای ش.و.م.ب.و.ل طلایی یادتونه. عذاب قایم کردن اونا یه طرف. عکس بوسهای آب دار و محکم محکم و دوباره دوباره دختر همسایه هم از یه طرف. خدائیش این بابا مامانا چه بلاها که سر این بچه ها در نیاوردن !!!

۴ سالم بود. اون دوچرخه خرگوشیم هیچ وقت یادم نمیره. بیچاره زیر دست من زله شده بود. دائیم خریده بود. من اولین نوه از طرف خانواده مادری بودم. ۲تا دایی بزرگا تنها چیزی که دستشون بود وقتی میومدن خونه ما اسباب بازی بود که از تهران خریده شده بود. کامیون باری سطل شن و بیل پلاستیکی. خونه سازی.

اما از همه بیشتر عاشق دوچرخه خرگوشی بودم که همیشه خدا با من بود.

سوومی (به ضمه س) اولین دوست دختر دوران بچه گیهام. همون دختر همسایه. ۶ ماه از من کوچیکتر بود. اون روزا همیشه من و اون با هم بودیم. من و اون همیشه رو دستهای بابای سوومی این ور اون ور میرفتیم. من رو یه دست اون رو دست دیگه.

اولین بوسهای من مال همون دورانه. دورانی که کاش همیشه تو اون دوران میموندیم و بزرگ نمی شدیم. همش دوچرخه بازی و بوس و گردش و تاپ بازی. تاپ بازیهای دونفره. من و سووومی

امروز افتادم به جون کمدها که آلبوم عکسهامو پیدا کردم و ۳ ساعت تموم رفتم به اون دوران.

بعد از گذشت ۲۰ سال و اندی هنوز با خانواده سوومی در ارتباطیم. مامان سوومی یه زن وسواس بود و تنها خانواده ای که اون موقع به خونه اش رفت و آمد داشت ما بودیم. 

آخرین بار پارسال تابستون بود که دیدمش. همون شکلی مثل اون دوران شرو شیطون.

نمیدونم اونم از این عکسها داره یا نه. و بعد از این مدت وقتی به اینا نگاه میکنه از خنده قش میکنه یا نه

حال ما نیز مانند ناپلئون پس از فتح های پر شور مفتخریم که اولین بوسه را در دوران ۴ سالگی از دختر همسایه گرفته ایم و به خود میبالییییم تپل تپل.

دوران کودکی واقعا دوران شیرینیه. تصدیق میکنین؟؟؟

 

 

مامااااااااااااااان این پیشووووووووووووول بی تربیتوو نیگاااا می خواد منو بوس کنه !!!

من :

سوومی :

 

 

دوست دختر شیشه شیر بدست دیگه آخره سلیقه اس !

نگیر آقاااااا عکس نگییییییییر آبرو نمیزارن برای آدم!  

 

پ ن : سوومی الان برای خودش خانووومی شده و دانشجوی فوق لیسانسه.

پ ن : زندگی مثل بستنی میمونه قبل از اینکه آب بشه ازش لذت میبرم...

 

پ ن پیشولکی !:

چه حسى قشنگتر از اینکه صبحت رو با یه بوسه گرم شروع کنى که تا اعماق وجودت میره، چه حسى قشنگتر از شنیدن یه صداى عاشق که بهت بگه دوستت دارم پیشولک، هوار هوار، صبحت بخیر ، پاشو دیرت شد، باید برى ، چه حسى قشنگ تر از اینکه با تمام وجودت ببوسیش و بگى پیشول مرسى که هستى و آرامش میدى، چه حسى زیباتر از اینکه بهش بگى دوستت دارم عزیز دلم ، دوستت دارم قد خدا!!!!!!!!!! همیشه همینقدر مهربون باش

 

نظرات 15 + ارسال نظر
پریا جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 19:57

منم بردی به اون دوران خوب بی دغدغه همون روزهای ساده و صمیمی اون روزها باهم بودن با همون بوسه ناشیانه شروع می شد یادش بخیر
پیشولک جان احساس تو هم بزرگ و قشنگه خدا بهت ببخشه
هر روز بیشترشو از خدا برای هر دوتون میخوام

مرسی پریا جان
بوسه ناشیانه هم جالب بود. آره ناشیانه ساده بدون دغدغه

آشیانه سبز ما جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 22:30 http://alfa6862.blogfa.com

می گم چه قدر دختره بامزست البته پسره هم!!!
عکسای جالبین خیلی بامزن.
من اولین بوسم یادم نیست!!!!!!!
یعنی مهربون یادشه؟؟؟ امیدوارم نباشه
می گم پیشولک واقعیه یا خیالی؟؟؟
کنار همین که بلافاصله پشت سر هم مینویسین؟؟؟

ممنووووون

بله بله مگه آدم خیالی می تونه پی نوشت بزاره !!!
این دیگه راز بییییید !!!

[ بدون نام ] جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 23:40

سه چرخه رو داری هنوز ؟

متاسفانه نه

تنها چیزی که از دوران بچه گیم دارم یه لباس خرسیه !
اون موقع که ۶ ۷ ماهم بود مامانم اون لباس رو تنم می کرد و بابام منو مثل هنذونه میزد زیر بغلش و میبرد گردش.

البته یه لنگه دستکش نوزادی که مامان برام دوخته بود هم هنوز دارم.

مانیا شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 00:27 http://posht-daryaha.blogfa.com

سلام
وای پیشول منم یه دونه ازین سه چرخه ها داشتم مال من گربه بود
همشیه سوارش میشدم میرفتم پیش بابام اخه مغازه بابام زیر خونمون بود اون موقع یادش بخیر ما پسر همسایه نداشتیم تنها پسری که من توی بچگیهام باهاش بازی میکردم پسر دایم بود که ۳ماه اختلاف سنی داشتیم البته خوب الانم داریم همیشه باهم بودیم هنوزم باهم مثل اون موقع صمیمی هستیم
اسم پسر دایی من مهدی. مهدی دلم برات تنگ شده هوارتا
وای پسر تو آدمو کجاها که نمیبری

آره گربه هم داشت. (چشمک)

ای بابا پس این پسرای همسایه کجا بودن؟؟؟
پس پسر دایی جان و فرنچ کیس و ....

مرجان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:24 http://marjan.blogfa.com

آی پیشول شیطون!!! پیشولک جونم بپا که این شیطون تنها نره چهارشنبه سوری کانادا!!! تازه به مرجان هم گفتم اگه پیشول اومد از رو آتیش پرید مواظب موهای پیشولیش باشه!!!


انشاا... همیشه دلتون گرم از همین احساس قشنگ و پر مهر باشه.

آآآآآآآآی مرجان داشتیم؟؟؟
مطمئن باش بدون اون هرگز !!!

شاد باشی و همیشه همین شکلی عشقولانه...

پونه شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:35

سلام پیشول
وای چه عکسای نازییییییی
چه نی نی های نازیییییییی
بوسسسسس گاززززززز
اون عکس با شیشه شیر خیلی نازهههه
منم از این عکسا دارم فقط فرقش اینه که من وایسادم دارم داداشمو که دختر همسایه رو بوس می کنه نگاه می کنم

اون صحنه دیگه آخرشه آدم شاهد یه صحنه ماچ بازی اونم چه کسیییی دختر همسایه و برادر گراااام باشه (خنده)

نرجس شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:27

آخی.... طفلی دختر مردم
می گم پیشول خان این پیشولک جان هم دیگه داره اینجا حرفهای بی ناموسی می زنه ها!!!!؟

دختر مردم یعنی چی؟؟؟؟
چرا نمیگی پسر مردم !!!

بابا حرف عشقولانه و دلبرانه شد بی ناموسی؟؟؟؟
اصلا پیشولکی که این مدلی صحب نکنه پیشولک نیست !
تگبل الله حاج خانوم بی خیال (خنده)

علی شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:49 http://www.gozarande.blogfa.com

جالب بود. بزرگ شدن بدیش اینکه بوس کردن خیلی سخت میشه.

می دونی چرا؟
چون اون پاکی آدمها کمرنگ میشه. اگه همه مثل همون دوران بچگی دلاشون پاک باشه و صادقانه اون چیزی که تو دلشونه رو ابراز کنن هیچ بوسه ای سخت نمیشه .

شاد باشی علی جان تپل تپل ...

ستاره شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:02

سلام
وایییییییییییی خدا جون چه بانمکن من عاشق نینییام انگده من دوسشون دارمااااااااااا که حد نداره چه خشمله این عکسه البته هم دخمل خوبه هم پخسر اما ستاره نینیه پسر بیشتر دوست داره به شرطی که همین قدی باشه بزرگتر بشه نه هااااااااااااا همین گدی انقد قربون صدقه نینی های این عکسه رفتم بدش به خودم اومدم که وااا این نینیه الان نینی نیست که مگه چیه !!من نینی ها رو خیلی دوست دارممممممممممممم ..........مامان جان هم همش می گن خوب نیست زشته ... ... اما بعضیهاشون واقعا نازن بانمکن دوست داشتنین واقعا به ادم ارامش می دن ...تعجب نکنین ...کافیه یه نینی که دوست دارین
یکم بغلش کنین

چه جالب اولین نفری هستی که پسر دوس داری !!

آره بابا اینا الان ۴ برابر این عکسا قد و هیکلشونه (خنده)

بله بچه تا جاش خشک باشه و بخنده کلی کیف میده اما همین که اشکش دربیاد میشه قاتل جان پدر مادر. (شوخی کردم)

حالا شما دوست داری کدوم اینا رو بغل کنی؟‌!!!

ستاره شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 14:32


پیشول سلام
نی نی بانمکه دیگه.البته به شرطی که مال مردم باشه
ادم فقط باهاشون بازی کنه درسته حق با شماست منم گریه می کنناااااا
من اگه همین سن بودم و نینی های این عکس همینقدی که تو عکس هستن !!
اول به نینی پسره می گفتم ببین اگه می خوای دخملمون بوس کنی من بغلش می کنمااااا پسر خوبی باش اجازه بگیراز فرصت استفاده نکن فاصله ایمنی رو هم حفظ کن
نهایت بیرحمی نه!! شوخی کردم
من دو تاشونو دوست دارم درسته که نینی دختر دامن داره و نازه اما نینی پسره هم شیطونه و بلاست من دوسش دارم میبینی چه پاکن عجیب نیست پسرا نینی هم که هستن بیکار نمی مونن عاشق می شن عاشق نینی های دخمل

دقیقا موافقم بچه مال مردم باشه خیلی حال میده.

معلومه ظالمی !!!

مانیا شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 21:16 http://posht-daryaha.blogfa.com

سلام پیشول جون بیزحمت یه سری به ایمیلت بزن
شرمنه که مزاحم شدم

شرمنده مانیا جان امروز من چک کردم

برفی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:29

عجب عکاس حرفه ای و وقت شناسی بوده خدایی :::::::::::::::);

اصلانم حرفه ای نبوده. ببین چه آبرویی برده. نذاشته این شیشه شیرو سوومی بده مامانش. زرتی عکس گرفته ( عصبانی)

ستاره یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:38

سلام
پیشول من ظالم نیستممممممممممممممم
اااااااااا منظور از سوومی سمیه است من تازه امروز متوجه شدم

بله. سمیه بود من میگفتم سوومی !!!

آریانا یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 13:15 http://aaryanaa.blogsky.com

آقا پیشول انگار خیلی این پست بهتون چسبیده قصد ندارید دست از سر این سووومی کوچولو بردارید. نمی خواید آپ کنید؟
ولی بد جوری حسرت جوونی رو خوردیم

سلام آریانا جان
یکم سرم شلوغه و مشغله کاری بالاس

می نویسم چشم.
تو دوست داشتن این پست شکی نیست. به یاد دوران بچگی

شاد باشی

ژیلا کاهی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:47

از شما خواهشی داشتم من میخواهم وبی داشته باشم و بتوانم بنویسم مرا کمک کنید که از کجا باید شروع کنم و خواهش می کنم خط را به من نشان دهید
با تشکر از شما

در ضفحه اول بلاگ اسکای ثبت نام کنید بلاگ اسکای توضیح کامل رو در این رابطه داده.

باز اگه سئوالی داشتین در خدمتیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد